راز و نیاز با خدا

راز و نیاز با خدا
" خداوندا " برگ در هنگام زوال مي افتد و ميوه به هنگام کمال اگر قرار بر رفتن است ميوه ام گردان و بعد ببر " بارالها " زمين تنگ است و آسمان دلتنگ بر من خرده نگير اگر نالانم... من هنوز رسم عاشقي نمي دانم " خداوندا " کمکم کن پيماني را که در طوفان با تو بستم, در آرامش فراموش نکنم و در طوفان هاي زندگي با " خدا" باشم نه ناخدا " بارالها " به دل نگير اگر گاهي "زبانم " ازشکرت باز مي ايستد تقصيري ندارد قاصر است کم ميآورد دربرابر بزرگي ات.... لکنت مي گيرد واژه هايم در برابرت! در دلم اما هميشه ذکر خيرت جاريست من براي بندگي تو هزار و يک دليل مي خواهم ممنونم که بي چون و چرا برايم " خدايي " ميکني.... امکان ندارد که کسی چراغی برای دیگران روشن کند و خودش در تاریکی بماند... خدايا : پنجره اي براي تماشا و حنجره اي براي صدا زدن ندارم ، اميدم به توست ، پس بي آنکه نامم را بپرسي و دفترهاي ديروزم را ورق بزنى، رحمتت را بر همه دوستان وعزیزانم جاری فرما..... آمین یا رب العالمین

|
امتیاز مطلب : 2
|
تعداد امتیازدهندگان : 1
|
مجموع امتیاز : 1
نویسنده : اکبرجاوید
تاریخ : یک شنبه 7 خرداد 1396
مطالب مرتبط با این پست
می توانید دیدگاه خود را بنویسید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه: